در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت چهل و هفتم
زمان ارسال : ۳۹۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
سهیل به طرفش رفت و گفت:
- مرتضی تو یه رودهی راست هم تو اون شکمت نیست بعد داری میگی خونه رو خریدی؟
- خریدم! آره میگم خریدم! چیه مگه؟
سهیل برای اینکه ناباوریاش را نشان بدهد و طعنهای زده باشد گفت:
- شما اگه صلاح میدونی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
متاسفانه به خاطر کندی سرعت اینترنت، پارت به صورت کامل بارگذاری نشد. لطفا پارت را مجدد بارگذاری کنید
بارگذاری مجدد پارتبا تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
امیدوارم از رمان «در رویای دژاوو» کلی لذت برده باشید😍
رمان «مونالیزا» توی همین برنامه و در بخش آنلاین موجوده... در مورد کاراکتر فریال مظفری 💚
همونطور که توی دژاوو خوندید، فریال عاشقه... ولی عاشق کی؟ بیا رمان مونالیزا رو بخون تا متوجه بشی😍😍
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی که بالاخره کامنت گذاشتی برای دژاوو😎💚
۱ سال پیشزهرا_هستم
30الله وکیلی خیلی باحال بود.😂 تو روحت مرتضی😂😂😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرتضی خیلی خوبه دیگه نگی چندشت شده ها😅 بنده خداجدیم حرف میزنه ولی خودمو ک کلی میخندونه. توی پارتهای قبلی نوشتم که ی صدای دورگه ی تو دماغی هم داره حالا فکرکن من صداشوهم توی سرم میشنوم😂
۱ سال پیشملیکا
20وایی دقیقا منم صداشو میشنوم🤣🤣
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بخدا دیشب از بس با کامنت هاتون ذوق کردم که خوشتون از اینجای رمان اومده که خواب این دعواشون رو دیدم🤣
۱ سال پیشملیکا
00چه سعادتی 😅🧡 امیدوارم همیشه اینجوری خوشحال باشی 😊💙💙
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شما هم همینطور😍💚🫂
۱ سال پیشنفس
00سلااااام سلااااام من بازم اومدم چند روزی بود نتونستم دژاوو رو بخونم تقریبا ۴یا۵پارتی رو باهم خوندم بازم مث همیشه عالییی بودی گلممم دست خوش
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خوشحالم که اومدی و خوندی و نظر دادی😍💚
۱ سال پیشزهرا_هستم
10۱_سهیل اونجایی که که میگف نی قلیون و اینا خیلی باحال بودن😂۲_خق میدم چون احساس مسئولیت میکنه بچه۳_اگه تو رمان بودین دلتون میخواست بین فرهاد و پیمان کدومو بکشین؟؟
۱ سال پیشمینا
20اونجاکه فرهاد گفت پایین نزن نکته انحرافی داشت یا فقط من منحرف بودم؟؟😁یه جایی هم به عطا گفته بود منت برنده شدنم رو سرم میزاری.خیلی بی تربیته😂
۱ سال پیشزهرا_هستم
00اوووه منم ذهنم منحرف شدا فکر کردم فقط خودم منحرفم😂بچم بی ادبیاشم عشقه😂😐😅
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی های دیگه قطعا منحرف شدن فقط کسی چیزی نگفته😅 منظورش رو درست گرفتید😅 فرهاد بی تربیت معلوم نیست به کی رفته☹️
۱ سال پیشزهرا_هستم
00به عطا 😐😂... میخوای خودتو بکشی چقدر تو مهربون و دست و دلبازی؟؟😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فقط فرهاد و باباش هم از پس زبون همدیگه بر میان🥲
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه به درستی منحرف شدی🙈
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بین فرهاد و پیمان من آزاده رو انتخاب میکنم😂
۱ سال پیشرمان خون
00به نظرم پیمان هم از دست مرتضی فرار کرده😂😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اینم یه حرفی🤓
۱ سال پیشملیکا
10سلاام🙋🏻 ♀️پارت باحالی بود 😃کلا سکانس هایی ک تو خونه گلشن ایناس رو خیلی دوس دارم 🙂اینجا هم دوست داشتم جای مرتضی میبودم و کلی بهشون میخندیدم 😂😂😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خوشحال شدم ملیکا جان از اینکه تو هم دوست داشتی😍 منم سکانس های خونه ی گلشن رو دوست دارم چون دعوا میکنن خیلی باحال میشن😅 بازم در آینده داریم از این پارتها
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
میدونی جریان این دعواشون خیلی طولانی شدهمش میترسیدم دلو بزنه وشماروخسته کنه واسه همین گفتم توی ی روز هردو پارتش رو بذارم ک هم تموم بشه این قسمت هم اینکه فازش از بین نره از این پارت تا اون پارت
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
میترسیدم این چند تا پارت به خاطر طولانی بودنشون شما ها رو خسته کنه ولی خداروشکر ترکوندن😇💚
۱ سال پیشملیکا
20دژاوو هرگز خسته کننده نیس 🤩😉
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
🫂😍💚
۱ سال پیشغزاله
10سوال : بنظرتون فرهاد و گلشن اولین بچشون چیه و اسمش رو چی میزارن ، شایدم چند قلو شد😌😌
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد از همین الان ذوق مرگه هی میگه بگید من شوهر گلشنم حالا فکر کن بفهمه تو به یچهشون فکر کردی میمیره از خوشی😂
۱ سال پیشغزاله
00میگیرم مرتضی رو میزنمها چطور دلش اومده از سهیل اجاره بگیره آخه حالا هرچند هی بگه چند ماه یبار آقاااا اینجانب وکیل مدافع سهیلم😂😂
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اون لحظه که مرتضی گفت حساب یکی از بچههاست کارتش دست منه قطعا قیافهی سهیل دیدنی بوده احساس میکنم ترکیبی از این دوتا بود😐😦
۱ سال پیشغزاله
00آره بچم هنگ کرد اصلا
۱ سال پیشغزاله
00۲. حق داره نگران باشه خب یبار اشتباه کرده و نمیخواد گلشن دوباره شکست بخوره :) ولی خب طفلی فرهاد رو داره اذیت میکنه🥺بچه خوبیه ما قبولش داریم یکی ب مرتضی بگه کمتر اذیتش کنه
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ما فرهاد رو می.شناسیم ولی مرتضی ذرهای شناخت نداره ازش
۱ سال پیشپرنیا
00من دوست داشتم جای گلشن بودم اونجا ک گفت فرهاد سیگاریه بساطشو بالگد از هم میپاچوندم .بگو فرهاد چیکار داری طماع😡
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اخه این خودش میدونه اعتیاد بده و دوست نداره شوهر خواهرش اینجوری باشه یه وقت💔 بعد اینکه دیگه اینجا هم سواستفاده میکرد از بحث خونه در بره😅
۱ سال پیشفرگُل
00یعنی چی که خونه رو خودش خریده بعد از سهیل پولم میگیره مرتیکه موفنگی😐دلم یه لحظه برای فرهاد سوخت، ولی دلم همیشه گه میخوره بیخبال😎عطا رو قبلا گفتم که شخصیت عنی داره، حالا ترمه هم اضافه کن بهش
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرتضیئه دیگه! گاهی وقتا حریصه... تازه چقدرم منت میذاره که چند ماهی یه بار پول اجارهی یه ماهو دادی و چیزی نگفتم هر صاحبخونهی دیگهای بود نمیذاشت!🤣
۱ سال پیشفرگُل
01دوست داشتم جای سهیل باشم وتا میخورد مرتضی رو کتک بزنممممم یعنی خیلی حرصم گرفت ازش
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اگه گلشن و ستاره جلوشو نمیگرفتن اتفاقا میزد😟
۱ سال پیشزهرا_هستم
40وای فقط از اونجایی که سهیل گفت نی قلیون و تا اونجا ک مرتضی گفت مگه من خواستم زن بگیرم؟؟😂 تفففف تففففف
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😅😅
۱ سال پیشMina
10آره دقیقا!به خصوص اونجاکه سهیل گفت این نه اینکه خودش پاکه🤣چقدرم مرتضی جواب آماده داره... میگه بیشعور مگه من خواستم زن بگیرم🤣اینا به کنار!سهیل بهش گفت اگه صلاح میدونی زیر پیکنیک رو خاموش کن🤣🤣🤣🤣
۱ سال پیشرمان خون
30چقدردیالوگ های این رمان عالی ان😂😂 دیالوگ هاشون توی این دعواشون فوق العاده بود بخدا مردم از خنده🤣🤣🤣 مرتضی به ستاره میگه الان داداشت رو میزنم از اون ور هم سهیل به گلی میگه الان داداشت رو میزنم🤣
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خوشم میاد هر کدومتون به یه قسمت متفاوت از این دعوا توجه کردید😅
۱ سال پیشرمان خون
00بازم ایناروبه جون هم بندازباحالن😆مرتضی تا کم میاره میگه فرهاد سیگاریه😂 توصیفاتش از فرهاد همه قافیه دار😂😂 من یه چیزی میزنم تو چی میزنی که زرات مفته😂خیلی نامحسوس گفت زرای خودم مفتن😂😂😂دمت گرم
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بسه😂😂😂 دارم با مرتضی و این پارت تلفات میدم انگار🤣🤣🤣
۱ سال پیشخخخ
10عزیز دلم یه جوری کن گلشن عاشق فرهاد بشه باشه وگرنه خودم شخصا نیام دم خونتون
۱ سال پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اگه عاشق فرهاد نشه شبیخون میزنی؟🥲
۱ سال پیش
هیچکس
00❤❤